دفتر کوچک نوشته های من

دفتر خاطرات من

اینجا دفتر خاطرات منه. دنبال نظر دادن نباشید چون بسته س. اگر دنبال مطالب بدرد بخور می گردین تو بخش داستان مطالب جالبی گرد آوری کردم.

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۲۴ دی ۰۱ ، ۲۱:۱۵ برف
پیوندهای روزانه

جنگ ویتنام؛ تحلیل جلال آل احمد

شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۰۵ ب.ظ
یک تکه متن توی کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران اثر جلال آل احمد خواندم که عالی بود. درمورد اینکه چطور توی جنگ ویتنام آمریکایی ها از سیاها و ویتنامی ها هر دو با هم خلاص میشن توضیح داده. بهت زده شدم.

 مثال دیگری بزنم. در ویتنام جنگ است. مرد عامی یا از آن بی خبر می ماند یا اگر خبردار شد- به علت نوع دوستی و خیر خواهی که ذاتی بشری است- آرزو می کند که آن جنگ هرچه زودتر تمام بشودیا دست بالا دعا می کند که تمام بشود. عین پاپ که مدام در این قضیه فقط دعا کرده است. اما یک روشنفکر به جستجوی علت چنین جنگی ریشه های استعمار و استعمار نو را می بیند که دست از آستین تمام حقوق بشری درآورده و به اسم اشاعه تمدن و ممانعت از  توحش، هم کار برای کارخانه های اسلحه سازی فراهم می کند؛ هم محصولات ساخته شده آن کارخانه ها را مصرف میکند؛ (از کنسرو گرفته تا تانک و هواپیما) هم کارگر اضافی را به اسم سرباز روانه میدان جنگ می کند؛ هم از شر سیاهان که در داخل آمریکا چه نابسامانی هارا موجب شده اند راحت می شود؛ هم از شر «ویت کنگ»؛*1 هم در جوار چین پایگاه نگه می دارد، هم دیگر ملل استعمار زده را مرعوب می کند که مبادا روزی خیالی در سر بیاورند.
--------------------------------------------------
 1. الف) « یازده درصد مردم آمریکا سیاهان هستند. اما میانگین زاد و ولد آن ها از سفیدان بیشتر است. پس یعنی نسبت جوان سرگردان و بی هدف میان سایهان بیشتر است. در سال 1965 میلادی 54.7 درصد سیاهان کمتر از 24 ساله ها بوده اند و سفیدها 45 درصدشان. ناچار نسبت بیشتری از سیاهان به سربازی می روند. ازجمع سفیدهایی که داوطلب سربازی می شوند 14.6 درصدشان به افسری می رسند اما از میان سیاهان فقط 2.3 درصدشان. سیاهان 13.9 درصد سربازان آمریکایی را می دهند اما 22.1 درصدشان کشته می شوند. به این ترتیب جنگ ویتنام وسیله مؤثری است برای یک قتل عام دوجانبه.» ترجمه شده به اختصار از حاشیه ص 1528 مجله تان مدرن Temps Modernes چاپ پاریس- شماره دسابر 1967.
 ب) « کمتر از ده درصد آمریکاییان، سیاه پوست هستند؛ اما بیش از بیست درصد سربازان آمریکایی در ویتنام از سیاهانند. اگر آدم فقیر باشد و سیاه باشد و نتواند به دانشگاه هم برود، ناچار سه برابر شانس بیشتر دارد برای احضار شدن به ارتش». « در آمریکا 3.5 تا 4 درصد بی کاری هست. نسبتی که در چنین مملکتی چندان زیاد هم نیست، اما همین نسبت در میان سیاهان آمریکا 20 درصد است و این یعنی که تمام بیکاران آمریکا ساهانند!» از مصاحبه ای با « پیتر سالینجر، مشاور مطبوعاتی کندیها». ترجمه شده از صفحات 3 و 4 مجله «نوول ابسرواتور»، چاپ پاریس شماره 202، 23 تا 29 سپامبر 1968.
 ج) « در سال 1948 فاصله درآمد متوسط سالانه یک خانواده سفید و یک خانواده سیاه 2174 دلار بود؛ 19 سال بعد، با احتساب نرخ ثابت برای دلار، این فاصله تا 3036 دلار رسیده بود». « کمسیون حقوق مدنی آمریکا حساب کرده است که از سال 1882 تا 1959، 2595 بار سیاهان را لینچ کرده اند». « گرچه جماعت سیاهان آمریکا، 11 درصد کل جماعت بیشتر نیست، اما توقیف سیاهان به علت قتل در سال گذشته، 4883 بار بوده است، درحالی که در همان مدت از سفیدها 3200 نفر به همین علت توقیف شده اند«. ترجمه شده از صفحه 23 و 24 مجله «تایم»، آمریکا، اکتبر 1968.
۹۲/۰۸/۰۴
من