دفتر کوچک نوشته های من

دفتر خاطرات من

اینجا دفتر خاطرات منه. دنبال نظر دادن نباشید چون بسته س. اگر دنبال مطالب بدرد بخور می گردین تو بخش داستان مطالب جالبی گرد آوری کردم.

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۲۴ دی ۰۱ ، ۲۱:۱۵ برف
پیوندهای روزانه

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

معلم کتّابی دیدم در دیار مغرب ترشروی، تلخ گفتار، بدخوی، مردم آزار، گدا طبع ناپرهیزگار، که عیش مسلمانان بدیدن او تبه گشتی و خواندن قرآنش دل مردم سیه کردی. جمعی پسران پاکیزه و دختران دوشیزه بدست جفای او گرفتار. نه زهرۀ خنده و نه یارای گفتار. گه عارض سیمینش یکی را طپنچه زدی و گه ساق بلورین دیگری شکنجه کردی. القصّه شنیدم که طرفی از خباثت نفس او معلوم کردند و بزدند و براندند و مکتب او را به مصلحی دادند پارسای سلیم، نیکمرد حلیم که سخن جز بحکم ضرورت نگفتی و موجب آزار کس بر زبانش نرفتی. کودکانرا هیبت استاد نخستین از سر برفت و معلم دومی را اخلاق ملکی دیدند و یک یک دیو شدند، باعتماد حلم او ترک علم دادند. اغلب اوقات ببازیچه فراهم نشستندی و لوح درست ناکرده در سر هم شکستندی.

استاد معلم چو بود بی آزار        خسرک بازند کودکان در بازار

بعد از دوهفته بر آن مسجد گدر کردم. معلم اولین را دیدم که دل خوش کرده بودند و بجای خویش آورده. انصاف برنجیدم و لاحول گفتم که ابلیس را معلم ملائکه دیگر چرا کردند. پیرمردی ظریف جهاندیده گفت:

پادشاهی پسر بمکتب داد         لوح سیمینش برکنار نهاد

بر سر لوح او نبشته به زد          جور استاد به ز مهر پدر

گلستان سعدی؛ باب هفتم؛ در تأثیر تربیت.


روحت شاد سعدی.

من
۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۰۸

طفل بودم که بزرگی را پرسیدم از بلوغ. گفت در مسطوره آمده است که سه نشان دارد: یکی پانزده سالگی و دیگر احتلام و سیم برآمدن موی پیش، اما در حقیقت یک نشان دارد بس، آنکه در بند رضای حق جلّ و عَلا بیش از آن باشی که در بند حظّ نفس خویش و هر آنکه در او این صفت موجود نیست، محققان بالغ نشمرندش.


بصورت آدمی شد قطره ای آب             که چل روزش قرار اندر رحم ماند

وگر چل ساله را عقل و ادب نیست        بتحقیقش نشاید آدمی خواند

******************

جوانمردی و لطفست آدمیت                  همین نقش هیولایی مپندار

هنر باید که صورت می توان کرد              بایوانها در، از شنگرف و زنگار

چو انسان را  نباشد فضل و احسان        چه فرق از آدمی تا نقش دیوار؟

بدست آوردن دنیا هنر نیست                یکی را گر توانی دل بدست آر

گُلستان سعدی؛ باب هفتم؛ در تاثیر تربیت.


من
۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۵۳